CRI Online
 

G

GMT+08:00 || 2009-05-07 15:12:22        cri

ɡù

Œn. 意外的或不幸的事情:

1: (اسم) حادثه غیر منتظره یا بد، مصیبت، فاجعه:

變故 事故

حادثه غیر مترقبه | حادثه، ساغه

n. 原因:

2: (اسم) علت، سبب:

無故遲到

دیر کردن غیر موجه

會議因故改期。

جلسه به دلیلی به بعد موکول شده است.

Žadj. 原來的;過去的:

3: (صفت) پیشین؛ سابق، اصلی:

故居

محل سکونت قدیمی

故鄉︱ 故人 

زادگاه | دوست قدیمی

v. (人)死亡:

4: (فعل) در گذشتن(آدم):

病故 身故

از بیماری در گذشتن | مردن

老人已經故去了。

پیرمرد در گذشته است.

ɡù

Œv. 回頭看;看:

1: (فعل) به پشت سر نگاه کردن؛ نگاه کردن:

回顧

مرور کردن

環顧四週

به دور و بر خود نگاه کردن

v. 照顧;注意;考慮:

2: (فعل) مواظبت کردن؛ توجه کردن؛ در نظر گرفتن:

不顧一切

بی توجهی به همه چیز

顧全大局

 منافع عمومی را در نظر گرفتن

照顧

مواظبت کردن

Žn. 顧客:

3: (اسم) مشتری:

顧客 ︱光顧

مشتری | تشریف آوردن

ɡuā

Œ v. 用刀子除去物體表面的東西:

1: (فعل) تراشیدن:

刮臉︱ 刮鬍子

تراشیدن صورت | تراشیدن ریش

 v. (風)吹:

2: (فعل) وزیدن(باد):

颳風

باد وزیدن

小樹被刮倒了。

باد نهال را انداخت.

ɡuà

v. :

(فعل) آویختن:

挂鐘

ساعت دیواری

把帽子挂在衣架上

کلاه را به رخت آویز آویختن

墻上挂著一張地圖。

یک نقشه روی دیوار آویخته شده است.

ɡuān

Œv. :

1: (فعل) بستن:

關門︱ 關燈

بستن در | خاموش کردن چراغ

把電視關了。

تلویزیون را خاموش کن!

v. 放在裏面不讓出來:

2: (فعل) زندانی کردن، چیزها را در داخل بستن:

把小狗關在家裏。

توله سگ را در اتاق زندانی کرد.

把關著的鳥放了。

پرنده اسیر را آزاد کرد.

Žn. 交通要道的守衛處所;貨物進出口的地方:

3:(اسم) گذرگاه:

關口︱ 邊關

گذرگاه سوق الجیشی | گذرگاه مرزی

海關

اداره گمرک

n. 牽涉;牽掛:

4: (اسم) ربط؛ بستگی:

關係 相關

مناسبات | ارتباط داشتن

這件事和他無關。

این کار با او هیچ ارتباطی ندارد.

ɡuān

Œv. 看;查看:

1: (فعل) نگاه کردن؛ بازدید کردن:

觀察︱ 旁觀

مشاهده کردن | ناظر بودن

參觀動物園

از باغ وحش دیدن کردن

n. 看到的景象:

2: (اسم) چشم انداز:

景觀|天下奇觀

چشم انداز | منظره شگفت انگیز، شگفتی های جهان

Žn. 對事物的認識或態度:

3: ( اسم) نظر، دیدگاه:

觀念|世界觀

ذهنیت | جهان بینی

樂觀的態度

برخورد خوش بین

نک. ɡuàn ص. 106

ɡuǎn

Œn. 供賓客、旅客居住的場所:

1: (اسم) هتل، مسافرخانه:

賓館

هتل

附近有一家旅館。

یک مسافرخانه در نزدیکی واقع است.

n. 一個國家在另一個國家辦理外交的人員辦公的場所:

2: (اسم) دفتر نمایندگی رسمی دیپلمات های یک کشور در کشور دیگر: 

大使館︱ 領事館

سفارتخانه | کنسولگری

Žn. 某些服務行業店舖的名稱:

3: (اسم) فروشگاه یا محل سرویس:

館︱ 照相館

چایخانه | استودیوی عکاسی

體育館今晚有足球賽。

امشب در ورزشگاه مسابقه فوتبال برگزار می شود.

ɡuǎn

Œn. 管子:

1: (اسم) لوله:

管道︱ 電子管

خط لوله | لوله الکترونی

管樂

ساز بادی

v. 管理;過問:

2: (فعل) اداره کردن؛ فضولی کردن:

管賬 管理

حسابداری کردن | اداره کردن

這件事你一定要管。

تو باید در این کار دخالت کنی.

ɡuàn

n. 道教的廟宇:

(اسم) معبد تائوئیستی:

道觀

معبد تائوئیستی

白雲觀

معبد تائوئیستی "بای یون" (بای یون = ابر سفید)

نک. ɡuān ص. 104

ɡuǎnɡ

Œadj. 寬大;寬闊:

1: (صفت) گشاد؛ وسیع:

廣場 寬廣

میدان | گشاد

這種服裝流行面很廣。

این نوع لباس مد شده است.

adj. 數量大;多:

2: (صفت) متعدد؛ زیاد:

兵多將 廣 ︱ 推廣

سربازان و فرماندهان زیاد | رواج دادن (یافتن)، تعمیم دادن


1 2 3 4 5
اخبار مرتبط
پیام شما
تازه ترین برنامه ها
ببینید بشنوید