Q

qī

七

num. 七：

 (عدد) هفت:

七天│七人

  هفت روز  |  هفت نفر

五加二等於七。

qī

期

Œn. 指一段時間：

1: ( اسم) مدتی:

假期

 مدت تعطیلات

學期

ترم

他一學期有8門課。

او هر ترم 8 رشته درس دارد

n. 預定的時間：

2: (اسم) زمان معین شده:

過期│定期

از موعد گذشتن |  موعد مقرر

如期完成任務。

وظایف را در موعد مقرر انجام داد.

Žv. 等待；盼望：

3: (فعل) انتظار داشتن، چشم  داشتن:

期望│期求

انتظار داشتن |  چشم داشتن

我們期待著你的早日回來。

qí

齊

（齊）

Œadj. 整齊：

1: (صفت) تمیز و منظم:

整齊

تمیز و منظم

qí

奇

adj. 不一般的；稀罕：

(صفت) عجیب؛ غریب؛ کمیاب:

奇聞│奇事

اطلاع عجیب و غریب  |  چیزهای ندیده و نشنیده

他覺得這件事很奇怪。

qí

騎

v. 騎馬；騎車：

(فعل)  سوار شدن بر اسب؛ سوار شدن بر دوچرخه:

騎車│騎馬

دوچرخه سواری  |  اسب سواری

他每天騎自行車上班。

qǐ

起

Œv. 起來：

1: (فعل) بلند شدن؛ پا شدن:

起床│起立

از خواب بیدار شدن  |  برخاستن

他每天6點起床。

او هرروز ساعت شش صبح  از خواب بیدار می شود.

v. 發生：

2: (فعل) رخ دادن:

起火

آتش گرفتن

起風了。

باد ورزیدن گرفت.

他的前期研究開始起作用了。

تحقیقات قبلی او موثر شده است.

Žv. 開始：

3: (فعل ) آغاز کردن:

起飛

به پرواز درآمدن

起跑

به دویدن کردن

從今天起，你最好每天喝一杯牛奶。

qì

氣

（氣）

Œn. 氣體：

1: (اسم ) گاز؛ بخار:

空氣 | 天然氣

   هوا  |  گاز طبیعی

n. 氣候；天氣：

2: (اسم ) آب و هوا:

天氣│氣象

  آب و هوا  |  هوا شناسی

今天天氣很好。

آب و هوای امروز خیلی خوب است.

Žn. 氣味：

 3: ( اسم) بو:

香氣

بوی خوش

香水的氣味很好聞。

بوی عطر بسیار دلپذیر است.

v. 生氣；使生氣：

4: (فعل ) عصبانی شدن؛، کسی را عصبانی کردن:

氣人

عصبانی کردن کسی

她被氣哭了。

qì

汽

n. 固體或液體受熱變成的氣體：

(اسم ) گازی که از گرم شدن مایه یا جامدی تولید شده باشد:

汽水│汽油

  نوشابه گازدار |  بنزین

他開汽車去拉貨。

qiǎ

卡

Œv. 夾住；不能活動：

 1: (فعل ) گیر کردن؛ نمی تواند حرکت کند:

印表機卡紙了。

کاغذ در چاپگر گیر کرده است.

n. 夾東西的器具：

2: (اسم ) گیره:

發卡 | 皮帶卡子

  گیره مو |  سگک کمربند

Žn. 關卡；檢查站：

3: (اسم) گذرگاه مرزی؛  ایستگاه بازرسی:

關卡

گذرگاه مرزی

qiān

千

num. 一千：

(عدد)  یک هزار:

千克│千米

کیلوگرم  |  کیلومتر

這塊石頭有一千多斤。