CRI Online
 

Y

GMT+08:00 || 2009-05-31 12:17:20        cri

yī

unum. 一:

1: (اعداد) یک:

一個

یک (تا، دانه)

一字千金

هر واژه اش هزار سکه طلا می ارزد. (کنایه از یک اثر ادبی بسیار پخته)

這樣可以一舉兩得

هم فال است و هم تماشا؛ یک تیر و دو نشان است.

vadj. 相同;一樣:

2: (صفت) همسان؛ یکسان:

一回事

همان چیز

水天一色。

آب و آسمان هم رنگ اند.

誰去都一樣

هر کس برود فرقی نمی کند.

wpron. 每:

3: (ضمیر) هر:

一個月出兩次差

هر ماه دو بار برای مأموریت سفر کردن

一週三個航班

هر هفته سه پرواز دارد.

xadj. 滿;全:

4: (صفت) تمام؛ همه:

一車人|一生

همه سرنشینان یک اتوبوس|تمام عمر

祝您一路平安

سفر امنی برای شما.

yadv. 用在動詞前,表示前一個動作的發生會出現有一種結果:

5: (قید) پیش از فعل نشانه نتیجه ای حاصله از عمل پیشین است.

一叫就到

به محض این که خبرش کنی، می رسد.

一問便知

با یک بار پرسیدن می فهمید.

他一看就會了

او با یک نگاه یاد گرفت.

zpron. 某:

6: (ضمیر) فلان:

一天

روزی،  فلان روز

來了一個年輕人

جوانی آمد.

{表示強調:

7: نشانه تأکید:

一直

همواره

他一準兒在家

او حتماً در خانه است.

yī

un. 衣服:

1: (اسم) لباس؛ پوشاک؛ جامه:

內衣|衣物

 زیرپوش|پوشاک

衣食住行都要考慮到

باید موضوعات پوشاک، مواد خوراکی، مسکن و ترابری در نظر گرفت.

vn. 包在物體外面的東西:

2: (اسم) پوشش؛چیزی که بیرون شی را بسته بندی می کند:

藥片的外邊是一層糖衣

روی این قرص پوشش شکری هست.

yī

un. 醫生:

1: (اسم) دکتر، پزشک، طبیب، حکیم

醫生|醫師

پزشک، دکتر، طبیب|پزشک

他是一位有名的牙醫

او یک دندان پزشک معروف است.

vv. 醫治;治療:

2: (فعل) علاج کردن، معالجه کردن:

醫護人員|醫治

پزشکان و پرستاران|معالجه کردن

這裡醫療條件特別好

شرایط پزشکی و درمانی اینجا بسیار خوب است.

wn. 防治疾病的科學或工作:

3: (اسم) طب، پزشکی، خدمات پزشکی

醫學|醫院

رشته پزشکی|بیمارستان

他的醫術很高明

او مهارت پزشکی عالی دارد.

yí

uadj. 合適;適當;適合於:

1: (صفت) شایسته، مناسب، در خور، جور:

合宜|適宜

مناسب، درخور، شایسته | مناسب، درخور

宜居

مناسب بودن برای اقامت و زندگی

景色宜人。

مناظر بسیار زیبا و خوش آیند است.

vv. 應該;應當:

2: بایستی؛ باید:

事不宜遲

کار را به تأخیر نیانداختن

不宜操之過急。

نباید شتابزده عمل کنیم.

這事兒宜早不宜晚

باید این کار را زودتر انجام دهیم و نباید آن را به تأخیر بیاندازیم.

yǐ

adv. 已經:

(قید) پیش از این؛ دیگر:

已往

گذشته

已知數

(ریاضی) اعداد معلوم

他已經知道了

او دیگر (موضوع را) می داند.

yǐ

uprep.用;拿:

1: (حرف اضافه) استفاده کردن، به کار بردن، گرفتن:

以一當十

یک نفر به ده نفر (در مبارزه یا هر نوع مقابله)

以不變應萬變

با آسودگی با تحولات مقابله کردن

以理服人以情動人

مردم را با دلیل قانع و با محبت متحول کردن.

vprep. 按照;根據:

2: (حرف اضافه) طبق؛ بر حسب

以次入座

طبق نوبت روی صندلی ها نشستن

以音為序

بر حسب تلفظ چیدن (واژه ها یا هیروگلیف ها)

以筆畫多少排序

(هیروگلیف ها را) بر حسب تعداد خطوط شان چیدن

wprep.與其他片語合表示時間、空間或數量的界限:

3: (حرف اضافه) در پیوند با هیروگلیف های دیگر نشانه حد زمان، مکان و شمار است:

五百以下

کمتر از 500

長江以北黃河以南

واقع در شمال رودخانه یانگ تسه و جنوب رودخانه زرد

xprep.為了;以便:

4: (حرف اضافه) برای ، به خاطر، تا

以便

تا این که، برای این که، به منظور این که

以期

تا این که، برای این که، به منظور این که

以利下一步工作

تا برای انجام کارهای بعدی مساعد بودن

yǐ

n. 椅子:

(اسم) صندلی:

椅子︱搖椅

صندلی|صندلی راحتی، صندلی گهواره ای

這是一把明代的太師椅

این یک صندلی راحتی از سلسله مینگ است.

yì


num. 一萬的一萬倍:

(اعداد) یک صد میلیون:

億萬

صدها میلیون

一億年前

یک صد میلیون سال پیش

中國有13億人

چین یک میلیارد و 300 میلیون نفر جمعیت دارد.

yì

un. 公正的、有利於社會大眾的道理:

1: (اسم) عدالت؛ عدل؛ انصاف

道義

معنویت و عدالت

正義

عدالت، عدل، انصاف

這是我們義不容辭的責任

این وظیفه مسلم ما است.

vadj. 符合正義或大眾利益的:

2: (صفت) عادلانه، منصفانه مطابق منافع عمومی:

義舉|義演

عمل عادلانه|نمایش خیریه

開展義賣活動

برگزاری حراج خیریه

wn. 人與人之間的感情聯繫:

3: (اسم) پیوند انسانی، ارتباط عاطفه بین انسان ها:

義氣

روحیه برادری، وفاداری شخصی

有情有義

وفاداری و برادری داشتن

xadj. 因拜認而結成的關係:

4: (صفت) فرزند خوانده، پذیرفته شده به فرزندی

義父|義女

پدر خوانده|دختر خوانده

yì

un. 技能;本領:

 1: (اسم) مهارت؛ هنر

手工藝

صنایع دستی

園藝

باغبانی، بوستان کاری

他想做個多才多藝的人

او می خواهد فردی ماهر و پرهنر شود.

vn. 藝術;文藝:

2: (اسم)هنر؛ ادبیات و هنر:

藝名

نام هنری بازیگر

藝林

محفل هنری

她熱愛文藝

او به هنر و ادبیات علاقه زیادی دارد.


1 2 3 4 5 6 7
اخبار مرتبط
پیام شما
تازه ترین برنامه ها
ببینید بشنوید