Y

yuǎn

遠

uadj. 空間或時間的距離長：

1: (صفت) دور؛ دور دست

遠方|遠古

محل دور|روزگار باستان؛ عهد قدیم

遠親不如近鄰。

همسایگان نزدیک از خویشاوندان دور عزیزترند؛ خویشاوند دور آن اندازه مفید و سودمند نیست که همسایه نزدیک.

vadj. 關係不密切：

2: (صفت) دور از لحاظ نسب و خویشاوندی:

遠房

دارای نسبت دور خانوادگی

wadj. 差距大：

3: (صفت) اختلاف فاحش؛ دارای تفاوت زیاد:

你遠比他好。

تو تا اندازه زیادی از او بهتر هستی.

他倆性格相差很遠。

اخلاق آن دو نفر بسیار تفاوت دارد.

yuàn

院

un. 院子：

1: (اسم) حیاط:

院子

حیاط

哥哥住在前院兒。

برادر بزرگ در اتاق در حیاط جلو ساکن است.

vn. 房前屋後圍起來的空地：

2: (اسم) محوطه محصور:

四合院

سی هه یوان (حیاطی با خانه های اطرافش، خانه سنتی پکن)

院子裏種了很多花兒。

در حیاط گل های زیادی کاشته شده است.

wn. 某些機關或公共場所的名稱：

3: (اسم) نام بعضی از نهادهای دولتی و اماکن عمومی:

法院|畫院

دادگاه|آکادمی نقاشی

我正在電影院看電影。

من در سینما فیلم ها را تماشا می کنم.

xn. 特指醫院或學院：

4: (اسم) بیمارستان یا انستیتو

出院

از بیمارستان خارج شدن

院校

انستیتوها و آموزشگاه ها

這裡是計算機學院。

این انستیتوی رایانه است.

uv. 樂意；願意：

1: (اسم) مایل بودن؛ آماده بودن:

情願

مایل بودن، میل داشتن

自願

داوطلب بودن

我是一名奧運會志願者。

من یک داوطلب بازی های المپیک هستم.

vv. 願望：
2: (فعل) خواستن؛ آرزو کردن:

願望

آرزو؛ درخواست؛ میل؛ اراده

她終於如願了。

بالاخره آرزویش برآورده شد.

yuè

月

un. 月亮；月球：

1: (اسم) کره ماه؛ ماه:

明月|月光

ماه تابان|مهتاب

花好月圓

گل شکوفا و ماه کامل – کنایه از خوشی و سعادت کامل (در زمان ازدواج کسی برای تبریک گفته می شود)

vn. 月：

2: (اسم) ماه:

年月

سال و ماه

月初

اوایل ماه

我買的是月票。

بلیت ماهانه اتوبوس خریدم.

yuè

樂

n. 音樂：

(اسم) موسیقی:

聲樂︱樂器

موسیقی آواز|ساز موسیقی

同學們自己組織了一個小樂隊。

همکلاسان من یک ارکستر کوچک تشکیل دادند.

yuè

越

uv. 跨過；經過：

1: (فعل) از روی چیزی رفتن؛ از روی چیز گذشتن:

穿越︱跨越

عبور کردن|با قدم پیمودن، گذشتن؛ از حد معین تجاوز کردن

他乘飛機飛越了太平洋。

او با هواپیما از اقیانوس آرام عبور کرد.

vv. 超出（範圍）：

2: (فعل) از حدی تجاوز کردن

越級

از رهبری مستقیم خود گذشتن و به رهبری سطوح بالاتر مراجعه کردن (یا رسیدن)

越界

از مرز تجاوز کردن

他又越位了。

او بار دیگر خارج از خط رفت.

wadv. 表示程度隨著情況的發展而加深：

3: (قید) با اندازه بیشتر ویا عمیق تر:

越發

بیشتر؛ بیش از پیش

越跑越快

هر چه بیشتر می دود، سرعتش بیشتر می شود.

他的漢語越説越好。

او روز به روز بهتر چینی صحبت می کند.

yún

雲

un. 雲：

1: (اسم) ابر:

白雲

ابر سفید

雲朵

تکه های ابر

雲開日出天放晴。

ابرها پراکنده شدند و هوا آفتابی شد.

vadj. 像雲一樣：

2: (صفت) دارای صفت ابر؛ ابری:

雲集

به تعداد زیاد آمدن، جمع شدن

雲散

پراکنده شدن ابرها