نگاهی به تغییر نفوذ بین المللی آمریکا و چین

بر اساس نتیجه تازه ترین نظرسنجی موسسه گالوپ، میزان حمایت از قدرت رهبری جهانی چین به 34 درصد رسیده و این میزان برای آمریکا 31 درصد است. این نیز برای بار دوم است که پس از بروز بحران بین المللی مالی جهانی چین در این زمینه از آمریکا پیشی گرفته است.

این نظرسنجی که درباره قدرت رهبری کشورهای چین، آمریکا، روسیه و آلمان صورت گرفت، در 134 کشور و منطقه جهان برگزار شد. در گزارش این نظرسنجی آمده است: میزان حمایت از چین به عنوان رهبر جهان در اروپا، آسیا و آفریقا از آمریکا بیشتر است و میزان آن در قاره آفریقا از مناطق دیگر بالاتر بوده و به 53 درصد رسید.

همان طور که می دانیم بر اثر بحران بدهی‌های آمریکا، جهان در سال 2008 شاهد شدیدترین بحران مالی شد. با این حال، چین با تلاش وافر خود در سال های متمادی، به نیروی محرکه قوی برای نجات اقتصاد جهان و پیشبرد رشد اقتصاد جهانی تبدیل شده است. موسسه گالوپ در همین سال با انجام نظرسنجی برای نخستین بار بر پیشی گرفتن چین از آمریکا از لحاظ نفوذ بین المللی تاکید کرد.

تا کنون 10 سال از آن زمان سپری شده است. اقتصاد جهانی با کمک چین به تدریج از تله بحران رهایی یافته و شاهد رشد کند و آرامی شده است. با این حال، برخی کشورهای پیشرفته غرب در طول سال ها نتوانستند به درستی مساله توزیع منطقی ثروت اجتماعی را حل و فصل کند و این امر باعث تشدید فاصله بین فقرا و ثروتمندان، افزایش بدهی و عوام‌گرایی داخلی شده است.

برای نمونه، در آمریکا، یک دولتی که به طور مکرر از پیمان‌های بین المللی خارج شده و سیاست "اول آمریکا " را اجرا می کند، به وجود آمده است؛ در اروپا برگزیت انگلیس سبب شکاف جامعه شده، جنبش جلیقه زرد در فرانسه رخ داد و به برخی کشورهای اروپایی رسید؛ در شمال آفریقا و خاورمیانه، "انقلاب رنگی" که به علت مساله فقر و به کارگردانی آمریکا و اروپا روی آورد، باعث شد که بسیاری مردم بی خانمان شده و بسیاری از آن ها سرنوشت خود را به قایق‌های دریای مدیترانه سپردند.

جهان در حال تحولات بی سابقه در صد سال گذشته است، کشورهای جهان نه تنها به توسعه صلح‌آمیز نیاز داشته، بلکه به یافتن الگوی توسعه مناسب و فرصت‌های توسعه و همچنین نیروی هدایت و رهبری در جهان نیاز دارند. در چنین شرایطی، مردم جهان بار دیگر نگاه خود را به سوی چین چرخانده اند.

در سالهای اخیر چین بر ایدئولوژی توسعه جدید یعنی نوآوری، هماهنگی، توسعه سبز، درهای باز و اشتراک گذاری پایبند است و ازطریق فقرزدایی هدفمند در سال به بیش از ده هزار نفر جمعیت فقیر کمک کرده ، براساس اصل طلایی "مشورت مشترک، ساخت مشترک و اشتراک گذاری" در جهان بزرگ ترین سکوی همکاری برد- برد را تاسیس کرده، 123 کشور و 29 سازمان جهانی با چین سند همکاری کمربند و جاده را امضا کرده اند که محبوب ترین محصول در مدیریت جهانی محسوب می شود.

همان طورکه وانگ یی وزیر خارجه چین چندی پیش گفت: از طریق اجرای پروژه های کمربند و جاده، آفریقای شرقی اولین بزرگراه سریع خود را دارد، مالدیو اولین پل دریایی را دارد، بلاروس برای اولین بار از نخستین صنعت خودروسازی خود برخوردار شد، قزاقستان برای اولین بار خروج دریایی را تجربه کرد. در کنیا به دنبال ساخته شدن و راه اندازی "راه آهن مونه" که موسوم به پروژه قرن است، حدود 50 هزار شغل برای محل به وجود آمد و بر 1.5 درصد رشد اقتصاد افزوده است.

در گزارش موسسه بروکینگز اندیشکده معروف آمریکا آمده است، پروژه های سرمایه گذاری چین می تواند موانع رشد فراگیر جهان را از بین ببرد. این گزارش براساس تحقیقات درباره 4 هزار و 300 پروژه چین در 138 کشور نتیجه گرفت که پروژه های کمک رسانی چین به طور اساسی برای کشورهای مربوط سود رو به رشد فراهم آورده است. از لحاظ نرخ روشنایی چراغ ها در شامگاه، از روی نقشه جغرافیایی ماهواره ای، دانشمندان معتقدند، پروژه های چین نه تنها به رونق اقتصادی محلی یاری رسانده بلکه به مناطق اطراف نفوذ کرده است.

این واقعیات ثابت کرده است که روابط بین الملل جدید به ابتکار چین مبنی بر همکاری برد- برد و ایده مدیریت جهانی مبنی بر ایجاد جامعه بشری با سرنوشت مشترک مورد استقبال گسترده جامعه جهانی قرار گرفته و به ارزش کلیدی رهبری چین در جهان تبدیل شده است. شاید این ها موارد هوشیار کننده برای کسانی باشد که قانون جنگل یعنی "بخور یا خورده شو"، "کسی باقی می‌ماند که قوی‌تر است" را رعایت می کنند.

همان طور که جان کلیفتون یکی از موسسان موسسه نظرسنجی گالوپ در مقدمه گزارش تحقیقاتی خود گفت: اگر قدرت اقتصادی و نظامی یک کشور نشانگر قدرت محکم آن باشد، قدرت نرمش آن جا دیده می شود که دیگران تمایل دارند راهش را دنبال کنند، نه به اجبار، بلکه با تمایل خود!