قصه از تیراندازی بسیار ماهر و مشهور می گوید که هرگز تیرش به خطا نمی رود. اما او روزی کوزه زنی را هدف قرار می دهد که هر روز یک مسیر طولانی را برای بردن آب از چشمه تا خانه اش طی می کرد. مرد تیرانداز برای عذرخواهی به نزد پیرزن می رود و از او می خواهد تا اجازه دهد کوزه شکسته اش را تعمیر کند یا کوزه ای نو برای او بخرد... اما پیرزن می گوید کوزه او در واقع نشکسته است... با این حال با اصرار مرد تیرانداز، پیرزن می پذیرد که او برایش یک کوزه جدید بسازد. مرد که می دید پیرزن هر روز با کوزه شکسته مسیر طولانی را طی می کند، با عجله دست به کار می شود و خیلی زود کوزه نو را به پیرزن می دهد. اما پیرزن همچنان با کوزه شکسته برای برداشتن آب به چشمه می رود!
ادامه داستان را همین جا بشنوید.