اخیرا برخی از ساستمداران آمریکایی گفتهاند که آمریکا قلکی است که کشورهای جهان از جمله چین مشغول دزدی از آن هستند. چنین گفتهای نه تنها نشان از ناآگاهی از اصول اولیه علم اقتصاد دارد بلکه به نظر نوعی خودفریبی دون کیشوتی میرسد.
قواعد بازار نشان میدهد که در صورت هر دو طرف فروشنده و خریدار به معامله، حتماً این معامله باید دو سر برد و تأمینکننده منافع هر دوی آنها باشد. همکاری تجاری و اقتصادی چین و آمریکا نیز همین طور است. طی چند سال اخیر، چین و آمریکا با اتکا به برتریهای مکمل یکدیگر به توسعه اقتصاد و نوسازی ساختار صنعتی یکدیگر کمک کردهاند و به سود عظیم اقتصادی دست یافتهاند؛ برای نمونه، چین ماشینآلات الکترونیکی و محصولات کشاورزی را از آمریکا وارد کرده و آمریکا ضمن دستیابی به سرمایهگذاری فرامرزی و گسترش بازارها توانسته است به رشد اقتصادی، افزایش رفاه مصرف کنندگان و به روز رسانی ساختار اقتصادی دست پیدا کند.
با این حال، آمریکا این حقیقت را نادیده میگیرد و انتقادهایی بیپایه را از چین به خاطر دزدی فناوری، فرصتهای شغلی و اموال خود مطرح میکند و قصد دارد با چنین شیطنتهایی هدف اصلی خود از بالا بردن چماق تعرفه را پنهان کند.
اما نباید فراموش کنیم که دروغ را هزار بار هم که تکرار کنیم، به حقیقت تبدیل نخواهد شد.
آمار نشان میدهد، آمریکا طی سالهای گذشته سودی عظیم از بازار چین کسب کرده است؛ برای نمونه، در سال 2017 میلادی، چین برای خرید حق مالکیت معنوی از آمریکا، 7.13 میلیارد دلار هزینه کرده که 25 درصد از مجموع هزینههای چین در این زمنیه را تشکیل میدهد. در حال حاضر درآمد سالانه شرکتهای آمریکایی در چین به 700 میلیارد دلار رسیده و سود آنان 50 میلیارد دلار سید. از سال 2008 تا 2017 میلادی، صادرات کالاهای آمریکایی به چین 86 درصد افزایش یافته و این درحالی است که صادرات آمریکا به کشورهای دیگر تنها 21 درصد رشد داشته است.
اکنون بیش از 70 درصد معاملات تجاری در جهان با دلار انجام میشود و آمریکا با استفاده از سلطه دلار، سالانه چند هزار میلیارد دلار از این طریق تعرفه دریافت میکند و با کاهش بدهیهای ملی خود، از توسعه اقتصادی کشورهای دیگر جهان بهره میبرد. آمریکا با داشتن 4.4 درصد از جمعیت جهان، 22 درصد از کالاهای تولیدشده در جهان را مصرفی میکند اما چرا سیاستمداران آمریکایی به این غارت اقتصادی هیچ اشارهای نمیکنند؟
پیشرفت عظیم چین پس از اجرای سیاست اصلاحات و درهای باز به خاطر دزدی و یا گرفتن هدیه نبوده بلکه با اتکا به روحیه نوآوری، سختکوشی، وحدت و اجرای تزلزل ناپذیر سیاست اصلاحات و درهای باز محقق شده است. آمریکا با مطرح کردن چیزهایی مثل «دزدی» نمیتواند جهان را فریب دهد و یا مانع از گام برداشتن چین در مسیر توسعه شود. چین از طریق بازتر شدن با توجه به شرایط خود و با تکیه بر تدابیر خود، معجزهای دیگر را خلق خواهد کرد.