استیون روچ پژوهشگر ارشد موسسه پژوهشگاه امور بینالمللی جکسون دانشگاه ییل آمریکا چندی پیش در مقالهای نوشت: محافل سیاسی در آمریکا با ارائه یک تحلیل اشتباه از مسائل این کشور، چین را به عنوان مقصر تمامی مشکلات پیشِ روی خود میدانند.
روچ با انتشار مقالهای با عنوان «روایت غلط آمریکا از چین» به این نکته اشاره کرد که اکنون جمهوریخواهان و دموکراتهای آمریکا به شکلی نادر بر سر یک مساله کلیدی به تفاهم رسیدند و چین را به عنوان مقصر تمامی مشکلات پیشِ روی آمریکا تلقی می کنند. اما لجبازی آمریکا در تهدید دانستن چین همراه با نتیجه بسیار بد خواهد بود. عملکرد آمریکا سبب اقدام مقابله جویانه چین در افزایش تعرفه گمرکی، تشدید تهدید امنیتی، هشدار درباره جنگ سرد جدید و حتی شایعه بروز درگیری نظامی بین آمریکا و چین شده است.
در این مقاله آمده است: در مساله تجاری، آمریکا با چین در سال 2018 میلادی 419 میلیارد دلار کسری تجاری داشت اما ترامپ و اکثر افراد محافل سیاسی آمریکا تمایلی به اذعان این نکته ندارند که آمریکا در همان سال با 102 کشور جهان کسری تجاری داشت. این نشان می دهد که سپرده بانکی آمریکا بسیار کاهش یافته و این مساله تا اندازه زیادی به خاطر تصویب بدون بررسی کسری بودجه از سوی کنگره و رییس جمهوری آمریکا بود. آنها در عین حال به نقص زنجیره عرضه محصول نیز اشاره نکردهاند. این مساله ناشی از آن است که بسیاری از قطعات و یا محصولات اولیه در کشورهای دیگر تولید میشود و پس از مونتاژ در چین صادر میگردد. این امر باعث شده که عدم توازن تجاری بین آمریکا و چین 35 تا 40 درصد بزرگنمایی شود. بدیهی است که اتهام علیه چین درباره ممانعت از عظیم شدن مجدد آمریکا از حل این مسایل راحتتر و آسانتر است.
آمریکا درباره مساله حق مالکیت معنوی نیز چین را به سرقت حق مالکیت معنوی آمریکا به ارزش صدها میلیارد دلار در هر سال و ضربه شدید چین به توانایی نوآوری آمریکا متهم میکند. منبع اشتباه این انتقاد "کمیته حق مالکیت معنوی" آمریکا است. این کمیته مدعی شده که در سال 2017، آمریکا به خاطر سرقت حق مالکیت معنوی 225 تا 600 دلار خسارت دیده است. در مقاله استیون روچ آمده است که این داده ها از بر اساس الگوی بیاعتمادی منتشر شده و بی پایه و اساس است. بر اساس گزارش گمرک و نهادهای مرزبانی آمریکا، در سال 2015 در مجموع محصولات تقلبی به ارزش یک میلیارد و 350 میلیون دلار ضبط شده است. بعد کمیته حق مالکیت معنوی با استفاده از همان الگو و با توجه به میزان محصولات ضبط شده، این آمار را منتشر کرده و 87 درصد از این خسارات مالی را به چین نسبت داده است.
دفتر مذاکره کننده تجاری آمریکا نیز در سال 2018 در گزارش 301 بهای پایه برای افزایش تعرفه گمرکی بر کالاهای چین را مشخص و ادعا کرد: شرکای چینی در همکاری با شرکتهای آمریکایی در ایجاد موسسات با سرمایه مشترک آنها را به انتقال اجباری فنی وادار میکنند. استیون روچ در مقاله خود نوشت: ایجاد موسسات با سرمایه مشترک بر پایه اشتراک پرسنل، راهبردها، منابع مدیریتی و طراحی محصولات انجام میشود اما انتقاد آمریکا درباره "انتقال اجباری فناوری" تنها یک فرضیه است. شرکت های چند ملیتی آمریکایی با تجربیات فراوان خود چطور می توانند به شکلی احمقانه فناوری های کلیدی خود را به شرکای چینی منتقل کنند؟ این هم یک نمونه دیگر از اتهامهای سنگین علیه چین است که بر پایه یک استدلال ضعیف شکل گرفته است.
در مقاله یاد شده همچنین آمده است: آمریکا همواره نگران است که چین با کاهش عمدی ارزش یوان در تلاش برای رسیدن به برتری ناعادلانه تجاری باشد اما واقعیت این است که از پایان سال 2004، ارزش یوان بیش از 50 درصد افزایش یافته است. با این حال، نارضایتی آمریکا از چین در این مساله همچنان وجود داشته است.
در این مقاله همچنین آمده است: واشنگتن در ارایه واقعیات، تحلیل و نتیجه گیری بسیار عجولانه عمل میکند و آمریکایی ها نیز به آسانی داستان های دولت خود را باور می کنند، به ویژه آنکه در این مقطع حساس بر اثر بروز درگیری تجاری میان آمریکا و چین، آنها امکان رسیدن به یک دیدگاه عینی و صادقانه را از دست داده اند. نکته تأسف آور این است که پیدا کردن یک مقصر از بازنگری مسایل داخلی آسان تر به نظر میرسد.